حرفی نکوتر از الف قد یار نیست
بهتر ز عاشقی به جهان هیچ کار نیست
بنوشته بود بر در دار الشفای دوست
"هرکس مریض عشق نشد، رستگار نیست"
آن را که نیست آتش عشقی به سینه اش
بیگانه است با خود و وی را قرار نیست
آن کو ز جام عشق ننوشید و مست شد
مست نپخته ایست خمارش خمار نیست
درمان شود ز عشق همه درد ما ولی
دردی گرانتر از عطش انتظار نیست.