بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

::بیمار خنده های توام بیشتر بخند::
بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

::بیمار خنده های توام بیشتر بخند::

دلم آغوشی می خواهد

تنهایی ترجیح دارد

به تن هایی که روحشان با دیگریست،

دلم آغوشی می خواهد

که

نه زن باشد، نه مرد

خدایا

زمین نمی آیی ....؟!!

قلاده

اگر با من ازدواج کردی

برایم لباسی بخر نازک

که از پشت آن      برهنگی تو دیده شود

....

::مریم هوله

تامل عاشقانه

همیشه مرد تازه ای بوده ای

هر وقت که از در رفته ای

                  و تو آمدی!

                  (این تو را برای من قشنگ می کند)

روزی که بیایی

و از من بدت بیاید

مرد تازه ای خواهی بود

اما من از دوست داشتن "یک شهر برای همیشه"

خسته خواهم شد


                  (و این مرا برای تو مغرور می کند!)


::مریم هوله

ما کودکان معصوم

ما کودکان معصوم

فاتحانه فکر می کنیم چیزی از همدیگر دزدیده ایم

وقتی شب پیش      در آغوش یکدیگر خوابیده ایم


این نقاب ها با ما چه می کنند؟

این نقاب ها با ما چه می کنند؟


::مریم هوله

کتاب دوم: نیچه با لباس کردی

باجه نفرین، 1381 سوئد

بهشت !! جهنم !!

بهشت

بزرگترین فریب

برای جهنم کردن دنیاست...

روزها

تمامی روزها یک روزند،
تکه تکه میان شبی بی پایان ...

::شمس لنگرودی

حماقت احمقانه

من عاشقانه دوستش دارم.
و او عاقلانه طردم می کند
منطق او حتی از حماقت من هم احمقانه تر است

::احمد شاملو

گنهکار

من گنهکارم،

گناهم عاشقی ست

در ره دل، اشتباهم عاشقی ست

ناله هایم را نمی داند کسی

سوز و ساز و درد و آهم عاشقی ست

چشمها را بسته ام تا ننگرم

کآنچه ریزد از نگاهم، عاشقی ست

یوسف مصرم به چاه افتاده ام

چاه و

جاه و

رسم و

راهم

عاشقی ست

به اندازه خود دست نزن....

این روزها بجای شرافت از انسان ها...

فقط "شر" و "آفت" می بینی


وقتی کسی اندازه ات نیست

به اندازه خود دست نزن...


::حسین پناهی

جنسیت

خرد تا به زنان می رسد .. نامش مکر می شود
و مکر تا به مردان می رسد ... نام عقل می گیرد...



::از مصائب یک جنسیت