تقدیم به ش ب :
امروز سالروز تولد توست و من برایت هدیه ای نخریده ام
آنچه خریدنی است بی شک ٬ لایق تو نیست.دوستت دارم ، تولدت مبارک
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
خیانت قصه تلخی است اما از که می نالم
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را
نسیم وصل وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
نباید بی وفایی دید نیرنگ زلیخا را
کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را
نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوان صحرا را
چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیدهتر کردی معما را
پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم میتوانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
::چارلی چاپلین
جایم را با کسی پر خواهی کرد
او هم تو را خواهد بوسید
و به تو خواهد گفت که زیبایی
اما به مرور از تک و تاخواهی افتاد
چون نه بوسههایش مغناطیس بوسههای مرا خواهد داشت
نه شعر میداند چیست
که زیبایی مفردت را مضاعف کند در جمع
::سجاد گودرزی
جنبش تنباکو