دنیای قشنگی نیست!
انسان ها مثل رود جاریند...
زلال که باشی سنگ هایت را می بینند، برمی دارند و نشانه می روند،
درست به سمت خودت
شاعر مجارستان
دفتر شعر1- 22آذر 1378
چه اشتباه بزرگیست!
تلخ کردن زندگی خود برای کسی که در دوری ما شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری می کند.
دل تنگم آن چنان که: اگر ببینمت به کام،
خواهم که جاودانه بنالم به دامن ات
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین - که هیچ وفا نیست با من ات -
:: فریدون مشیری
هرگز گنجشکی را که در دست داری به امید گرفتن کبوتری که در هوا است، رها مکن
حافظ کنار عکس تو، من باز نیت میکنم
انگار حافظ با من و من با تو صحبت میکنم
یک شادی کوچک اگر از روی بام دل گذشت
هر چند اندک باشد آنرا با تو قسمت میکنم
نه مهربان من بدان، بی لطف چشم عاشقت
هر جای دنیا که روم، احساس غربت میکنم