بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

::بیمار خنده های توام بیشتر بخند::
بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

بهترین دست نوشته ها، شعر و نثرها

::بیمار خنده های توام بیشتر بخند::

...خوش حال باش ... و لبخند بزن ... فقط برای خودت زنده گی کن و ..

:: شکسپیر می گه ...


من همیشه خوش حالم، می دانید چرا ؟

برای این که از هیچ کس برای چیزی انتظاری ندارم


انتظارات همیشه صدمه زننده هستند .. زنده گی کوتاه است ...


پس به زنده گی ات

                          عشق بورز ...


...خوش حال باش ... و لبخند بزن ... فقط برای خودت زنده گی کن و ...


قبل از این که صحبت کنی ،گوش کن

قبل از این که بنویسی، فکر کن

قبل از این که خرج کنی ،درآمد داشته باش

قبل از این که دعا کنی ، ببخش

قبل از این که صدمه بزنی ، احساس کن

قبل از تنفر ، عشق بورز

زنده گی این است ... احساسش کن، زنده گی کن و لذت ببر


یک گل کاشته باشم

دستم بوی گل میداد

مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند...
اما هیچ کس فکر نکرد که شاید...
یک گل کاشته باشم...!


::ارنستو چه گوارا

تو شاهکار خالقی

تو شاهکار خالقی، تحقیر را باور نکن.

بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش. زیبا و زشتش پای توست، تقدیر را باور نکن.

تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی، از نو دوباره رسم کن، تصویر را باور نکن.


خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید، پرواز کن تا آرزو، زنجیر را باور نکن.

به دنبال خدا نگرد

به دنبال خدا نگرد

خدا در بیابان های خالی از انسان نیست

خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد

خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست
خدا در قلبی است که برای تو می تپد
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد

خدا آن جاست
در جمع عزیزترین هایت
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
خدا در بتکده و مسجد نیست


گشتنت زمان را هدر می دهد

خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آن جا نیست
او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد

چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد


زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم

فقط چیزهایی اهمیت دارند

چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند

همچون معرفت  و به خود آیی

دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم
دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم
سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند
نگاهی تیره و یأس آلود دارند آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند

خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم


سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید: آیا «زندگی» را «زندگی کرده ای»؟

اعتقاد ؟؟؟

شما نمی توانید با کسی که ایمان دارد با کشتن تان, به بهشت می رود

منطقی بحث کنید.


::ولتر

همه چیز کهنه می‌شود

احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.

:: نادر ابراهیمی 

نقشه را خوب بببین!!!

زندگی یافتن یک قالیست،

نه همان نقش و نگاری که خودت میخواهی،

نقشه را اوست که تعیین کرده

تو در این بین فقط می بافی

نقشه را خوب بببین!!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند

اندکی تاریخ را بهتر نوشت

کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت
کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت

کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی
داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت

یک حال ساده ...

همۀ فعل هایم ماضی شده اند ...

ماضی خیلی بعید !
و دلم برای یک حال ،
یک حال ساده ...
چقدرتنگ شده است ...