-
امتحانش کن
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 23:42
غرور گفت: "غیر ممکن است." تجربه گفت: "خطرناک است." عقل گفت: "بیهوده است." دل زمزمه کرد: "امتحانش کن."
-
برهنه ات می کنند
یکشنبه 19 شهریورماه سال 1391 22:49
برهنه ات می کنند تا بهتر شکسته شوی نترس گردوی کوچک آنچه سیه می شود روی ِ تو نیست ::یاور مهدی پور
-
مشکل فکرهای بسته
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 22:26
مشکل فکرهای بسته این است که دهانشان پیوسته باز است.
-
یک رابطه خوب
شنبه 18 شهریورماه سال 1391 16:58
یک رابطه خوب زمانی است که کسی پذیرای گذشته، پشتیبان امروز و مشوق فردایتان باشد.
-
چه اجباریست دوست داشتن من ....!
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 20:37
حرف می زنی اما تلخ محبت می کنی ولی سرد چه اجباریست دوست داشتن من ...! چه اجباریست دوست داشتن من ...!
-
لنگه هم ؟!!!
جمعه 17 شهریورماه سال 1391 20:23
لنگه های چوبی در حیاطمان گرچه کهنه اند و جیر جیر می کنند محکمند ! خوش به حالشان که لنگه ی همند . ::جلیل صفر بیگی امشب دلم گرفته است
-
همتی می باید
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 14:24
رنگها بی رنگ است سایه ای مانده ز الوان قشنگ همتی می باید با تو ای دوست که رنگی بزنیم بر بهاری که بدست آمده است و سپاریم بدست طوفان همه بد رنگی و زداییم غم را و رهانیم وجود همه را زین همه دلتنگی.
-
گمنامی گم نشده
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 11:35
میان همه جویها، که همراه همه رودها، به دریا سرازیر می شدند، جوی کوچکی هم بود که هیچ میلی به سرازیر شدن در دریا نداشت! وقتی سایر جویها پرسیدند: چرا؟ گفت: من هرچند در مقابل عظمت دریا ناچیز و خوارم اما من ... " گمنامی گم نشده" را بیشتر از "شهرت گم شده" دوست دارم.
-
دروغ
سهشنبه 14 شهریورماه سال 1391 08:29
به دو شیوه می توان دروغ گفت : می توان حرف هایی را از خود ساخت. و هم چنین می توان حقیقت را با صدایی آرام، با خونسردی، مثل حرفی بین حرف های دیگر، حرف های کم اهمیت، بیان کرد. ::کریستیان بوبن زن آینده
-
نقاب
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 10:06
چشمانم را می بندم نقابت را بردار بگذار صورتت هوایی بخورد!
-
مهربانم، ای خوب
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 20:12
مهربانم، ای خوب یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو تک و تنها، به تو می اندیشد و کمی دلش از دوری تو دلگیر است مهربانم ای خوب یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته ، بر درمانده و شب و روز دعایش این است زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی و دلت همواره، محو شادی و...
-
دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 23:16
دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی ز نامساعدی بختش اندکی گله بود ::حافظ
-
فلسفه و عشق
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 22:06
فلسفه را می توان روی تخته ی سیاه نوشت با ابری پاک کرد ولی عشق را عاشقان در قلبشان حک می کنند.
-
تجسم
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 16:43
من یک عنصر نیستم مجموعه ی لحظاتی هستم که عناصر حیات، دچار جنونی آنی بوده اند من یک عنصر نیستم زبانی هستم، که پیشنهاد می کنم، با آن سخن بگوئید! ::مریم هوله
-
کسی که نشانی از نور دارد
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 22:19
به کسی می اندیشم به کسی که مثل منست و مثل من نیست به کسی دیگر که نشانی از نور دارد.
-
در نگاهت، سکوتت...
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 17:51
تقدیم به ش ب: در نگاهت همه مهربانیهاست: قاصدی که زندگی را خبر می دهد. و در سکوتت همه صداها، فریادی که بودن را، تجربه می کند.
-
آدمها، نمی فهمنت....
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 20:09
آدمها، نمی فهمنت.... ترجمه ات می کنند; آن هم به زبان خودشان
-
بزرگترین اشتباه
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 20:06
بزرگترین اشتباه ما این است که : گاهی "آدم" ها رو ؛ بسیار طولانی تر از چیزی که لیاقتش را دارند، در زندگیمان نگاه می داریم … !!!
-
بیا برگردیم
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 21:41
رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم قاصد این قوم فریب است بیا برگردیم آنکه یکروز دل به نگاهش دادیم خنده اش سرد و غریب است بیا برگردیم "عشق" بازیچه شهر است ولی در ده ما پسر عشق نجیب است بیا برگردیم
-
کفر
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 21:35
تقدیم به ش ب: خدایا تو بوسیده ای هیچگاه؟ لب سرخ فام زنی مست را ز وسواس لرزیده دندان تو؟ به پستان کالش زدی دست را! خدایا تو لرزیده ای هیچگاه؟ به محراب کمرنگ چشمان او شنیدی تو بانگ دل خویش را؟ ز تاریکی سینۀ تنگ او خدایا تو گردیده ای هیچگاه؟ به دنبال تابوتهای سیاه! زچشمان خاموش پاشیده ای؟ به چشم کسی خون بجای نگاه؟ دریغا...
-
عاشق طرز فکر آدمها نشوید
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 14:10
عاشق طرز فکر آدمها نشوید آدمها زیبا فکر می کنند زیبا حرف می زنند اما زیبا زندگی نمی کنند ::رومن پولانسکی
-
زیبایی، زیباتر از جهان زیبا
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 11:05
زیبایی زیباتر از تمام جهان زیبا و چشمهای شادابت نیزارهای سبز گم دره ها را پندار می کند.
-
وسعت نگاه
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 15:10
آموخته ام که لبخند ارزانترین راهیست که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
-
مپرس
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 23:06
من به عشقی رسیده ام که مپرس رنج و دردی کشیده ام که مپرس شربت عاشقی چه شیرین است طعم عشقی چشیده ام که مپرس عمر و شادی به نقد او دادم آنچنانش خریده ام که مپرس از میان همه پری رویان خوبرویی گزیده ام که مپرس
-
تو برای خستگی هایم بمان
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 23:03
با تو دنیا رنگ دیگر یافته ست تیرگی ها نور باور یافته ست صبر بی هنگام جانم را گرفت عاشقی تاب و توانم را گرفت با تو معنا میشوم ای خوبتر ای ز جان عاشقم محبوبتر تو برای خستگی هایم بمان لذت دلبستگی هایم بمان
-
تو چقدر عاشقی؟
سهشنبه 31 مردادماه سال 1391 11:43
تو آنقدر عاشقی که نفهمیده ای دزدیده شده ای.
-
سود زیان
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 23:42
همیشه در مورد کسانی که دوست میداریم خود را دوبار می فریبیم نخست به سود آنها، سپس به زیانشان.
-
به تو می اندیشم
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:25
به تو می اندیشم ای سرا پا همه خوبی، تک و تنها به تو می اندیشم. همه وقت همه جا من به هر حال که باشم به تو می اندیشم تو بدان این را، تنها تو بدان تو بیا تو بمان با من، تنها تو بمان
-
توئی تنها که می خوانی
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 11:22
درین شبها که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر و ابر از خویش میترسد، و پنهان میکند هر چشمه ای سرو سرودش را، درین آفاق ظلمانی چنین بیدار و دریاوار توئی تنها که می خوانی
-
آمیزش
جمعه 27 مردادماه سال 1391 13:41
هر بوی و بوسه، هر آمیزش دم با دم، هر غلت و هر تماس، بندیست تا بر کلاف زندگانی دو تن پیچانده شود. ::محمود دولت آبادی کلیدر