لبانت به ظرافت شعر
شهوانی ترین بوسه ها را به شرمی چنان مبدل می کند
که جاندار غار نشین از آن سو می جوید
تا به صورت انسان در آید
کوه با نخستین سنگها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد
و من با نخستین نگاه تو آغاز شدم
و چشمانت از آتش است ،
و عشقت
پیروزی آدم است
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد
و آغوشت
اندک جایی برای زیستن
و اندک جایی یرای مردن
و گریز از شهر- که با هزار انگشت،
به وقاحت پاکی آسمان را متهم می کند .
::احمد شاملو
در زندگی یک زن هیچ چیز ماندگارتر از تصویری نیست که از خود در قلب مردی می سازد.
صد بار شدم عاشق و مردم صد بار
تابوت خودم به گور بردم صد بار
من غره از اینکه صد نفر گول زدم
دل غافل از آنکه گول خوردم صد بار