زنها
گاهی سرد،
زمستانی در آغوش...
بعضی بهار،
دشتی از گل در بستر...
گاهی داغ،
ظهر مرداد را به تنت گره میزنند!
بعضی اما
به درختهای خزان میمانند
آرام آرام
هر تنپوش،
هر برگ را مرگ میدهند
تا عریانی دردناکشان...
آغوش پاییزی اگر هوست شد
گوش تیز کن
خش خش هر قدمت
نالهی خُرد شدن کسیست
که طوفان
چوب حراج به تنش زده!
:: جواد نوروزی